بافومت كيست؟
وبلاگ جامع
وبلاگی جامع برای همه

بافومت موجودي است معماگونه و داراي سر بُز كه در نمونههاي فراواني از تاريخ علوم سرّي از آن ياد شده است . از شواليههاي معبد در قرون وسطی و فراماسونهاي قرن نوزدهم تا جريانات نوين علوم سرّی ، بافومت هميشه مورد بحث بوده است . اما براستي بافومت زاييده كدام تفكر است و مهمتر از آن ، مصداق واقعي اين چهره نمادين چيست؟ اين مقاله نگاهی دارد به ريشههاي بافومت ، مفهوم مبهم آن و نفوذ آن در فرهنگ عمومی .


در طول تاريخ علوم سرّی غرب اغلب به نام بافومت اسرارآميز استناد ميشود . عليرغم آنكه اكنون بافومت نام شناخته شدهاي در قرن بيستم است ، ميتوان اشاراتي از بافومت را در اسنادي قديمي مربوط به قرن يازدهم يافت . امروزه ، اين نماد با هر چيزي مربوط به علوم سرّی ، آيين جادوگري ، سحر ، شيطانپرستي و علم غیب درآميخته است . بافومت معمولاً در فرهنگ عامه براي نشان دادن هر چيز رمز گونهاي استفاده ميشود.
معروفترين تصوير از بافومت را ميتوان در كتاب "Dogme et Rituel de la Haunte Magie" نوشته «اليفاس لوي» يافت ، كتابي كه در سال 1897 نوشته شده و يك منبع كامل و متعارف در خصوص علوم سرّی امروز محسوب ميشود . اين موجود نمايانگر چيست؟ مفهوم نمادهائی که او را احاطه کرده اند چيست؟ و چرا اينقدر در علوم سرّي حائز اهميت است؟ براي پاسخ به اين سوالات ميبايست اول به خاستگاه آن بنگريم . ابتدا به تاريخچه بافومت و چند نمونه از ارجاعات به بافومت در فرهنگ عامه نگاهي مياندازيم.

ريشه نام بافومت



نظريههاي بسياري در خصوص ريشههاي نام بافومت وجود دارند . متداولترين تعريف ادعا ميكند اين نام تحريف نام «محمد» در زبان فرانسة قديمي (كه به زبان لاتين اينگونه نوشته ميشود "Mahomet" )است. در دوران جنگهاي صليبي ، شواليههاي معبد براي مدتي طولانيتر در كشورهاي خاورميانه ماندند و در آنجا با عرفان و تصوف عربي آشنا شدند . اين ارتباط با تمدنهاي شرقي اصول علوم سرّی غرب شامل فلسفة عرفان، كيمیاگري، كابالا و علوم ماورایی را براي آنها به ارمغان آورد . قرابت شواليهها با مسلمانان كليسا را بر آن داشت تا آنها را به جرم پرستش بتي به نام بافومت محكوم كنند ، بنابراين ارتباطی منطقي ميان Baphomet و Mahomet وجود دارد . با اين وجود نظريات ديگري نيز در اين خصوص ارائه شده است.
اليفاس لوي يك جوينده علوم سرّي در فرانسه (يكي از عالمان علوم سرّی فرانسوي) كه تصوير مشهور بافومت را نقاشي كرده ، عقيده دارد نام بافومت از رمزگزاري كابالايي مشتق شده است:
"نام Baphomet ، كه بر اساس رمزگزاري كابالايي بايد از جهت مخالف خوانده شود (از راست به چپ) متشكل از سه بخش اختصاري است: Tem ، ohp ، AB . TempliOminium Hominum Pacts abbas ، كه بدين معني است : مؤسس معبد صلح تمام انسانها".
ضمناً آركون دارال ، مؤسس و آموزگار مكتب صوفي و جادوگري استدلال ميكند كه بافومت از لغت عربي «ابوفهيمه» به معني «پدر فهم» گرفته شده است .
دكتر «هوگ اسكونفيلد» نیز كه اثر او در مورد «کتیبه های بحرالمیت» معروف است ، نظريه جالبتری را ارائه ميدهد . اسكونفيلد كه نوعي حروف رمزي يهودی به نام "Atbash" را كه در ترجمه برخی از کتیبه های بحرالمیت استفاده ميشد مورد مطالعه قرار داده بود ، ادعا ميكند وقتي رمزگزاری را در مورد بافومت انجام ميدهيم ، به لغت يوناني "Sophia" می رسيم كه به معني «دانش» و نيز مترادف لغت «الهه» است!

ريشههای احتمالی تصوير بافومت



به نظر ميرسد تصوير كنوني بافومت از چندين منبع باستاني ريشه ميگيرد ، اما بيش از همه به خدايان مکاتب الحادی مربوط مي شود . بافومت به تمامي خدايان در سراسر كره زمين، از جمله مصر، اروپاي شمالي و هند شباهت دارد . در حقيقت بسياري از افسانه های تمدنهاي باستاني دربرگيرنده نوعي خداي شاخدار هستند . در تئوری جونگی (مربوط به نظريات و عقايد يك روانكاو سؤيسی به نام «كارل گوستاو جونگ») بافومت تاکيد بر تجسم الگوي کهن خداي شاخدار است چون مفهوم خدای شاخدار عموماً در روان افراد وجود دارد . آيا سرنونس، بن، هاتور، شيطان (كه در مسيحيت به آن اشاره شده است) و بافومت دارای ريشه ای مشترك هستند؟ بعضی از ويژگی هاي آنان به طور چشمگيری با يكديگر مشابهت دارد .


خدای وابسته به نژاد سلت ، سرنونس معمولاً با شاخ گوزن بر سر نشان داده ميشود كه مانند تصوير بافومت «چهار زانو» نشسته است. اگر چه تاريخچه اين خدا رازآلود باقي مانده است، اما معمولاً گفته ميشود او خدای حاصلخيزی و طبيعت بوده است.
.


در بريتانيا، تجسم ديگري از سرنونس وجود دارد که هرن (Herne) ناميده ميشود . خداي شاخدار عریانی که ويژگی نيمه انسان – نيمه حيوان بودن بافومت را به همراه تأكيد بيشتر بر آلت تناسلي مذكر او داراست.
.


پن يک خداي مهم در يونان باستان به شمار مي آمد . خداي طبيعت معمولاً با شاخهايي بر سر و نيم تنه پايين بز نشان داده ميشد . پن مانند سرنونس آلت تناسلي مذكر را بسيار گرامي ميدارد. خصيصههاي حيوانی تجسم انگيزههاي شهوانی و توليد مثل مرد است.
.


پاپ سيلوستر دوم و شيطان (1490). در مسيحيت، شيطان تشابه زيادي به خدايان مکاتب الحادی كه در بالا ذكر شد دارد ، زيرا آنان منشا الهام بخش براي اين تصاوير هستند . ويژگيهايي كه توسط اين خدايان مجسم شده است ، نمادي است از آنچه كليسا شيطان ميخواند.
.


كارت شيطان از سري كارتهاي تاروت شهر مارسی (قرن پانزدهم). تصوير شيطان در اين كارت به همراه بالها، شاخها، سينه ی عریان و علامت دست بدون شك در تجسم لوی از بافومت بسيار تأثيرگذار بوده است.
.


Robin Good – Fellow روح خبیث (یا همان جن) يك پري افسانهاي است كه گفته ميشود تجسم شخصيت ارواح زميني است . او كه داراي خصايص بافومت و ديگر خدايان است در اينجا و در روي جلد يك كتاب مربوط به سال 1629 به همراه ساحران نشان داده شده است.



.




نقاشي گويا (Goya) در سال 1821 با عنوان «خداي بزرگ نيمه انسان – نيمه بز» يا «ساحران سبت». اين نقاشی اجتماع ساحران را دور شيطان نيمه انسان – نيمه بز به تصوير كشيده است.



.

تصويري شبيه به بافومت در «كليساي جامع نوتردام در پاريس» ، كه توسط شواليههاي معبد ساخته شد.
.
بافومت ، اثر لوی


 

تصوير نمايش داده شده از بافومت توسط لوي در كتاب او Dogmes st Rituels de la Haunte Magie (اصول و مراسم جادوی بزرگ) به نماي بصري «رسمی» از بافومت تبديل شد . در سال 1861، اين جوينده علوم سري فرانسوي در كتاب خود تصويري را آورد كه بعنوان مشهورترين تصوير از بافومت شناخته شد : يك بز بالدار انسان نما با سینه ای عریان و مشعلي بر روي سر ميان دو شاخ او . اين موجود تشابهات فراواني به خدايانی دارد كه پيشتر ذكر شدند . همچنين اين تصوير حاوی نمادهاي رمز آلود ديگري نيز هست که به مفاهيم سرّی پنهان در بافومت مربوط مي شود.
لوي در پيش گفتار كتاب خود ميگويد:
"تصوير بزي که در ابتدای کتاب رسم شده است بر پيشاني خود يك ستاره پنج پر دارد كه رو به بالا است و نماد روشني است، دستان او علامت علم غيب را نشان ميدهد وضعيت استقرار دستان او از نمادهاي علوم هرمسي و ماورائي الهام گرفته شده است. كه يكي رو به بالا به ماه سفيد Chesed و ديگري رو به پايين به ماه سياه Geburah اشاره ميكند. اين علامت نشان هماهنگي كامل ميان عدالت و رحمت است. يكي از بازوهاي او مذكر و ديگري مؤنث است، مانند کنراد دو جنسي، ما ميبايست ويژگيهاي او را با بز خود يكي كنيم چون آنها در اصل يكي هستند. مشعل بينش و آگاهي كه در ميان شاخهاي او ميدرخشد، نور جادويي توازن جهاني است، و تجسم روحي که فراتر از جسم مادي قرار دارد. شعلهای كه علاوه بر وابستگي به جسم بر فراز آن ميدرخشد. سر زشت حيوان حس ترس شديد گناهکار را متبادر مي کند.كه اساساً عامل گناه مسئول آن است و بايد منحصرا سزاي عملش را ببيند. زيرا روح به دلیل ماهيت خود حسی ندارد و تنها زماني كه صورت مادي پيدا کند رنج ميكشد. عصايي كه به نوعي اندام تناسلي اوست نماد زندگي جاويدان، بدني كه با پولك پوشيده شده نماد آب، نيم دايرة بالاي سر او نماد جو (اتمسفر) و پرهاي رو به بالا نماد سبكي و لطافت است. انسانيت به واسطه سینه ی عریان و بازوهاي دو جنسي اين ابوالهول علوم سرّي نشان داده ميشود".
نکته : برای مطالعه در مورد ارتباط حالت قرارگیری دستهای بافومت و ستاره ی شش پر به مقاله ی "ستاره ی داود ، نحس یا مقدس؟" مراجعه کنید .

در نقاشی لوی ، بافومت تجسمي ست از اوج فرآيند كيمياگیي – متحد شدن نيروهاي مخالف براي پديد آوردن «نور بصیرت و آگاهی» - كه اساس جادوگري و در نهايت روشنگری است.
نگاهي دقيقتر به جزئيات اين موضوع را آشكار ميسازد که هر نماد بطور اجتناب ناپذيري با ضد خود به تعادل رسيده است . خود بافومت يك موجود دو جنسيتی است كه ويژگيهاي هر دو جنس مؤنث و مذكر را دارا است : عصايي كه نمايانگر اندام تناسلي مردانه است و سینه ی مونث . مفهوم دو جنسی بودن در فلسفة علوم سرّی از اهميت ويژهاي برخوردار است ، چرا که به اعتقاد آیینهای الحادی نشانگر مرحله ی نهایی مسيريست که به «يكی شدن با خدا» می انجامد.
اندام تناسلی بافومت در اصل «عصاي چاووش هرمس» است عصايي كه از دو مار در هم تنيده تشکيل شده است. اين نماد باستاني براي قرنها نمايانگر علوم سري بوده است . عصاي چاووش به گونهاي مبهم نماد فعاليت چاكراها (هفت مركز انرژی در بدن بر اساس پزشكي سنتي هندي و يوگا) از ابتداي ستون فقرات تا غده صنوبری با استفاده از قدرت مارپيچ (بنابراين، مارگونه) يا بصیرت روحانی است.




عصاي چاووش به عنوان نماد فعاليت چاكرا.



.




عصای چاوش امروزه به عنوان نماد پزشکی شهرت دارد .
.
نکته : قسمت بالایی عصای چاووش شباهت زیادی به نماد خورشید بالدار دارد . برای مطالعه ی بیشتر در زمینه ی نماد خورشید بالدار به مقاله ی "راز دو نماد پرکاربرد در جوامع مخفی" مراجعه کنید!
اين به واقع علمي است كه تنها در خدمت كساني قرار ميگيرد كه اين فلسفه و دين را پذيرفته و درك ميكنند؛ و فرآيند آن تنها براي «اساتيدی» كه حاكميت اراده و اختيار را در دست گرفتهاند، و بنابراين پادشاهان جهان مقدماتی لقب گرفتهاند قابل استفاده است : زيرا عامل اصلي عملكرد خورشيد همان نيرويي است كه در نماد هرمس بر ميز زمرّد بيان شد؛ اين قدرت جادويي عالمگير است؛ قدرت معنوی، آتشين و بر انگيزاننده؛ اين همان od، بر طبق زبان عبري و نور بصیرت روحانی بر طبق ديگر زبانهاست.
از اين رو بافومت نمادي از اکسیر كيميايي است كه در آن نيروهاي مجزا و مخالف در تعادل و توازن با يكديگر در آميختهاند تا بصیرت روحانی حاصل شود. اين فرايند كيمياگري در تصوير ارائه شده توسط لوی با عبارتهاي "Solve = نرم" و "Coagula = سخت"بر روي بازوهاي بافومت به تصوير كشيده شده است. گرچه اين دو فرآيند نتايج متفاوتي را در بر ميگيرند اما ذوب کردن(تبديل جامد به مايع) و منجمد کردن(تبديل مايع به جامد) دو مرحله متفاوت در كيمياگري محسوب ميشوند كه با هدف تبديل سنگ به طلا، يا در معناي نمادین ، تبديل انسان خاطي و كافر به انسان روشنیده است . اين دو مرحله در روی بازو به جای تأكيد بر ماهيت متفاوت خود به جهات متفاوت اشاره ميكنند.
دستان بافومت «علامت علوم سری» را نشان ميدهند كه يك نمایش عینی از اصل متعارف كيمياگری «همانقدر که رو به بالا، رو به پايين» است . اين حكم تمامي اصول و اهداف علوم سري را خلاصه ميكنند كه در آنها عالم صغير (بشر) همانند عالم كبير (دنيا) است. پس درك يكي به معناي درك ديگري است. اين اصل تناظر از لوح زمرّد هرمس ترسگيسوس نشات می گیرد كه در آن آمده است:
"آنچه در پايين است با آنچه در بالاست همخواني دارد و آنچه در بالاست با آنچه در پايين است در توافق است براي نائل شدن به معجزه وحدت".

سلطه اين نيروي زندگي، زندگي بصیرانه ، همان چيزي است كه جويندگان علوم سري امروز آنرا «جادوگري» ميخوانند.


كارت جادوگري تاروت كه اصل متعارف علوم سري «همانقدر که رو به بالا، رو به پايين» را نشان می دهد.
"روش جادوگري - خواه سفيد يا سياه – به توانايي استاد براي كنترل نيروي زندگي دنيوي وابسته است – همان نيرويي كه لوي نماينده جادوي بزرگ يا بصیرت روحانی مينامد . با دستكاري اين جوهر سيّال پديدههاي فلسفه ماوراء الطبيعه به وجود ميآيد . بز دو جنسه معروف مندس (Mendes) موجودي مركّب است كه نمايانگر اين بصیرت روحانی است. اين همان بافومت، خدايگان اسرارآميز پيروانآیین جادوگری يعني شواليههاي معبد است كه احتمالاً آن را به واسطه اعراب به دست آوردند".
هر يك از دستان بافومت به دو ماه در جهت مخالف اشاره ميكند كه لوي آنها را chesed وGeburah مينامد دو مفهوم متفاوت كه از كابالا گرفته شده است . در درخت زندگی كابالاها، سفيروت (Sefirot)، Ghesed با «محبّت در حق ديگران» همراه است ، در حالي كه Geburah خودداري از ميل شخصي برای ارزاني داشتن نيكی به ديگران هنگامی كه شخص دريافت كنندة آن بيارزش باشد يا احتمال سوء استفاده از آن نيكي وجود داشته باشد.» اين دو مفهوم برخلاف يكديگرند و مانند هر چيز ديگري در زندگی می بايست تعادل و توافق ميان آنها برقرار باشد.
شاخص ترين ويژگي بافومت مسلماً سر بز اوست . اين سر هيولا مانند نمايانگر طبيعت حيواني و گناهكار ،تمايلات خودخواهانه و غرايز پست انسان است . برخلاف ذات معنوی انسان (كه بواسطی «نور الهي» در بالاي سر نشان داده شده است) اين جنبه حيوانی بخش مهم و ضروري ذات دو گانه بشر است كه از آن رو جنبههاي حيوانی و روحانی ميبايست از طريق هماهنگي با يکديگر به وحدت برسند.
ميتوان اينگونه استدلال نمود كه هيبت سراسر بيتناسب او کسانی را كه از مفهوم پنهاني اين نماد آگاهي ندارند از خود ميراند.

در جوامع مخفی



گرچه تصوير لوي از بافومت در سال 1861 مشهورترين است ، اما نام اين بت بيش از هزار سال در جوامع مخفي و محافل پنهاني شنيده شده است . اولين اشاره به بافومت به عنوان بخشي از آيين سرّي به دورة شواليههاي معبد مربوط ميشود.
شواليههای معبد


تصوير بافومت در حالي كه سرپرستي يك آيين معبد را بر عهده دارد اثر لئوتاكسيل.
.
محققان علوم سري اهميت بسيار بافومت در آداب و مراسم شواليههاي معبد را ميپذيرند . اولين بار نام بافومت در سال 1098 در نامهاي كه توسط يك جنگجوي صليبی «آنسلم از ريبمونت» نوشته شده بود به ميان آمد . در اين نامه آمده است:
"پس از طلوع روز بعد، آنها با صداي بلند بافومت را ميخواندند در حاليكه ما به آرامي در قلب خود خدا را ميخوانديم؛ سپس ما حمله كرديم و همه آنها را به بيرون از دروازةه شهر رانديم".
در طول محاكمه شواليههاي معبد در سال 1307 و هنگام شكنجه و بازجويی از آن به دستور پادشاه فيليپ چهارم فرانسه، نام بافومت چندين بار ذکر شد . عليرغم آنكه بعضی از شواليههاي معبد به كلی وجود آن را رد نمودند ، ديگر شواليهها آن را به عنوان موجودي چند سر، يك گربه يا يك سر با سه صورت توصيف ميكردند.
گرچه كتابهاي پرفروش اغلب هرگونه ارتباط ميان شواليههاي معبد و بافومت را رد و ادعا ميكنند اين ساخته ذهن كليسا براي ترسناك نشان دادن آنهاست ، تقريباً تمام نويسندگان صاحب نام در زمينه علوم سري (كساني كه كتابهايه را براي تازه واردان مینوشتند) به آن ارتباط اقرار ميكنند. در حقيقت، اين بت لقب « بافومت شواليههاي معبد» لقب گرفته بود.
"آیا واقعاً شواليههاي معبد بافومت را ميپرستيدند؟ اساساً اين رابطه نيرومند و مرموز چه بود كه دولت و كليسا را بر آن داشت تا آن را مخفيانه از بين ببرند؟ به اين آساني قضاوت نكنيد؛ آنها جنايت بزرگي را مرتكب شدهاند؛ آنهامخفيگاه ديرين شاگردان اين مکتب را به کساني که به آن اعتقاد ندارند نشان دادند. آنها دوباره جمع شده و ميوه درخت دانش را تقسيم نمودهاند تا بتوانند اربابان جهان شوند. حكمه كه بر عليه آنها صادر شد بسيار سختتر و قديميتر از محكمه پادشاه يا پاپ است. خداوند خود در كتاب پيدايش (تورات) ميگويد:
«روزي كه تو ميوه آن درخت را بخوري خواهي مرد.»
بله، به اعتقاد محكم ما، اربابان بزرگ شواليههاي معبد بافومت را می پرستيد، و از تازه واردان ميخواستند او را بپرستند و بله، اين در گذشته وجود داشته و ممكن است هنوز نيز اتفاق بيافتد، محافلی كه به رياست اين موجود برگزار ميشود در حالي كه او بر تختی نشسته و مشعلی روشن در ميان شاخهايش قرار گرفته است.
اما پرستندگان اين نماد، آن گونه كه ما باور داريم، آن را نماد شيطان نميدانند: بر عكس، آنها او را «پن، خداي مكاتب مدرن فلسفه، خداي مكتب سحرآميز اسكندريه و پيروان فلسفة مرموز افلاطون، خدای لامارتين و ويكتور كازين، خداي اسپينوزا و افلاطون، خداي مكاتب عرفاني قديم مينامند؛ مسيحي كه مخالف مقام كشيشي است.
صفت آخري كه به بز جادوي سياه نسبت داده ميشود دانشجویان ادیان کهن را كه با دورههاي نمادگرايي و خط مشي (روش) دگرگونيهاي متفاوت خواه در هند، مصر يا يهوديه به تعجب وا نميدارد.
.
فراماسونری
كمي پس از انتشار تصوير لوي ، نويسنده و روزنامه نگار فرانسوي «لئو تاكسيل» با انتشار مجموعهای از جزوات و كتب٬ فراماسونري را به ايجاد لژهايی براي پرستش شيطان متهم كرد. در رأس آن اتهامات بافومت قرار داشت كه شی مورد پرستش ماسونها بود.


كتاب «اسرار فرماسونري» فراماسونها را به شيطان پرستي و پرستش بافومت متهم كرد. اين اثر تاكسيل خشم كاتوليكها را برانگيخت. بر روي جلد اين كتاب تصويري از يك مراسم ماسوني به رياست بافومت نمايش داده شده است كه او در آن مورد پرستش قرار گرفته است.

تصوير ضد ماسوني اثر روزنامه نگار آبل كلارين دلاريو، 1894 .
در سال 1897 ، لئو تاكسيل پس از ايجاد جنبشي به دليل افشاگری هاي خود در خصوص فراماسونری فرانسوی در يك كنفرانس خبري اعلام نمود كه بسياري از افشاگريهاي او فريبي بيش نبوده است. از آن پس اين مجموعه اتفاقات به «حقه لئو تاكسيل» معروف شد. با اين وجود، بعضي اين احتمال را منطقی ميدانند كه اعتراف تاكسيل ناگزير به دليل فرو نشاندن مناقشات بر عليه فراماسونری بوده است.
علت هر چه هست محتملترين ارتباط ميان فراماسونري و بافومت به واسطه نمادگرايی است كه در آن اين بت تبديل به تمثيلی براي مفاهيم عميق رمزی می شود.
نويسنده ماسوني «آلبرت پايك» معتقد است كه بافومت مورد پرستش نيست، بلكه نمادی است كه مفهوم آن تنها براي ردههاي بالاي ماسونها آشكار است.
"بی معنی است كه بخواهيم باور كنيم انسانهاي روشنفكر بت هيولا مانندي به نام بافومت، ياشخصي به نام Mahometرا بعنوان پيامبریا خدا ٬به رسميت بشناسند. نمادگرايي آنان قرنها پيش ايجاد شد تا آنچه را كه آشكارا بيان كردن آن خطرناك بود بپوشاند كه البته ديگران آن را به اشتباه برداشت كردند و دشمنانشان آنها را مشرك خواندند. گوسالة طلايي كه هارون (در واقع سامری) براي بني اسرائيل ساخت گوسالهاي نر با لايهاي از برنز نبود اما كاروبيم دچار سؤ تفاهم شد. نماد عدّهای خردمند هميشه بتي است براي جمعي كه جاهلند. آنچه كه مسئولان عاليرتبه به واقع باور داشتند و آموختند تنها با اشارههايي براي اساتيد در درجات بالاي فراماسونری و نيز نمادهايي نشان داده شده است كه فقط برای اساتيد قابل فهم هستند".
با همه ی این ادعا ها نمیتوان قدس حرف G را برای ماسونها نادیده گرفت! ماسونها خود مدعی هستند این حرف در واقع حرف اول کلمه ی خداست (god) و نه بز (Goat) . اما برای وجود تصویر ستاره ی پنچ پر معکوس حاوی تصویر سر بافومت در اکثر لژها چه جوابی دارند؟

حرف G در مرکز اصلی ترین نماد فراماسونری!
.



تصویری از داخل یک لژ ماسونی در ایالات متحده . تصویر حرف G و ستاره ی پنج پر معکوس کاملاً مشهود است!
.
آلیستر كراولی
«آلیستر كراولي» يك جوينده علوم سري حدوداً شش ماه پس از مرگ اليفاس لوي به دنيا آمد و معتقد بود روح لوي در جسم او حلول كرده است. تا اندازهاي به همين دليل او در انجمن مخفي OTO كه خود به شهرت رساند، به نام « بافومت» معروف شد.

تصوير امضا شده كراولی به عنوان بافومت.
اين توضيح كراولي از ريشه شناسي نام « بافومت» در كتاب او با نام «اعترافات آلستر كراولی» نوشته شده در سال 1929 آمده است:
"من به مدت شش سال اين نام را به عنوان شعار در انجمن OTO برگزيدم و هميشه تلاش كردم راه مناسبي براي نوشتن آن بيابم . ميدانستم كه ميبايست هشت حرف داشته باشد و تشابهات و تناسبات عددی و ادبي آن نيز بايد به گونهاي باشد كه بتواند مفهومي را كه پژوهشگران در مورد آن دريافته بودند برساند و مشكلاتي را كه باستان شناسان از رفع آنها در مانده بودند حل نمايد ... يك نظريه در مورد اين نام اين است كه آن نمايانگر كلمات ؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟ به معني غسل تعميد عقل و خرد است؛ ديگر آن كه، بافومت تحريفي است از عنوان «پدر ميترا». نيازي نيست كه بگوييم پسوند "R" اين نظريه را تقويت ميكند. من كلمه را آنگونه كه جادوگران بيان ميكنند جمع نمودم و به عدد 729 رسيدم. اين عدد در هيچ يك از آثار كاباليستي من وجود نداشت و بنابراين برايم بيمعني بود. با اين وجود اين عدد توان سوم عدد 9 بود. كلمة ؟؟؟؟ ، عنوان اسرارآميزي كه مسيح به پيتر در مقام بنیان كليسا اعطا نمود، دارای همين ارزش است. تاكنون جادو قابليتهاي مهمي را از خود نشان داده است! او مشكل ريشه شناسي را حل نمود و مشخص نمود چرا شواليههاي معبد اين نام را براي بت خود برگزيدند. بافومت همان «پدر ميترا»، سنگ مكعبی بود كه در گوشه معبد قرار داشت".
بافومت يك چهره مهّم در «تلما» (Thelema) ، سيستم پيچيدهاي كه او در اوايل قرن بيستم بنيان نمود. كراولي در يكي از برجستهترين آثار خود "Magic, Liber ABA" ، كتاب چهارم، بافومت را يك خدای دوجنسی مينامد:
"شيطان وجود ندارد . اين يك نام دروغين است كه برادران سياه پوستمان براي ايجاد «اتحاد» در تفرق گنگ و جاهلانه خود ساختهاند. شيطاني كه داراي يگانگي باشد ميتواند خدا باشد ...«شيطان» بطور تاريخي خداي هر کسي است هرچند که خود شخص دوست نداشته باشد.... اين مار، «ابليس»، دشمن انسان نيست، اما اوست كه خدايان را درمیان ما به وجود آورد و به خير و شر آگاه است؛ او ما را به «شناخت خود» دعوت كرد و آغاز آنرا آموخت. او «شيطان» كتاب توث و تمثيل او بافومت است،موجودي دو جنسي كه تعبيري از مفهوم رمزآلود رسيدن به كمال را ارائه مي کند ... پس او زندگي و عشق است. ترجمه ي اين نماد به زبان عبري (عين)ayin است ، به معناي چشم، چرا كه او نور است و تصوير دايره البروج او «جدی» است، بز جهندهاي كه نشانه آزادی است".
"Ecclesia Gnostica Catholica" بخش كليسايي (O.T.O (Ordo Templi Orientis در محافل روحاني خود ميخوانند : «و من به مار و شير، راز رازها، بافومت اعتقاد دارم.» بافومت وحدت آشفتگی و سردرگمی، انرژی مؤنث و مذكر، اندام تناسلی مرد و رحم زن است.
.
كليسای شيطان
اگر چه كليساي شيطان «آنتون لاوی» اساساً يك انجمن مخفي نيست ، اما همچنان يك مجموعه ی راز آلود برجسته باقي مانده است . اين سازمان كه در سال 1966 تأسيس شد «مهر بافومت» را به عنوان نشان رسمی خود برگزيد.


مهر بافومت، نماد رسمي كليساي شيطان، بز مندس در يك ستارة پنج پر وارونه است. اين مهر احتمالاً به شدت تحت تأثير تصوير «كليد جادوي سياه» بوده است.



.


تصاويري از La Clef de al Magie Noire = کليد جادوي سياه
به عقيده آنتون لاوی، شواليههاي معبد بافومت را به عنوان نمادي از شيطان ميپرستيدند. بافومت حضور پررنگی در مناسك كليسای شيطان دارد، چرا كه اين نماد در بالاي محراب (قربانگاه) قرار دارد.
در انجيل شيطانی (شيطان پرستی)، لاوي نماد بافومت را اينگونه توصيف ميكند:
"نماد بافومت را شواليههاي معبد براي پرستش شيطان استفاده ميكردند، در طول قرنها، اين نماد نامهاي متعددي به خود گرفته است. در ميان آنها ميتوان به «بز مندس»، «بز هزار جوان»، «بز سياه»، «بز يهودا» و شايد مناسبترين آنها «بزقربانی» اشاره نمود.
بافومت نمايانگر قدرت تاريكي است كه با باروري زايشي بز در آميخته است. ستاره پنج پر در نوع «اصيل» خود تصوير مردی را در پنج گوشه ستاره احاطه كرده است – سه گوشه در بالا و دو گوشه در پايين – كه نشان دهنده ماهيت روحاني انسان است. در شيطان پرستی اين ستاره براي اينكه بتواند سر بز را در خود جاي دهد وارونه نشان داده ميشود – شاخهاي بز كه نماد دوگانگي يا ثنويت است، به علامت دعوت به مبارزه رو به بالاست؛ سه گوشه وارونه ديگر، سه گانگي (تثليث) را انكار ميكند. اعداد عبری در اطراف اين نماد كه ريشه در اصول جادوگري كابالا دارد كلمه "Leviathan" ، به معني مار بزرگ آبهای عميق يا همان شيطان است. اين اعداد در پنج گوشه ستاره وارونه قرار دارند."

در فرهنگ عامه



ارجاعات به بافومت بيشتر به دليل تأثير آليستر كراولي و آنتون لاوی بر فرهنگ عامه در سراسر فرهنگ عامه وجود دارد. در بعضي از موارد، مانند گروههاي هوي متال، اشارات نسبتاً واضحتر و ابهام آورترند – اين گروهها به هيچ وجه تأثيرپذيري از مكاتب علوم سری را بر تصورات خود پنهان نمی كنند و در واقع در بیشتر مواقع این تاثیر پذیری را نوعی افتخار میپندارند . تعدادی از آنها از اين قرارند :



گروه موسيقي دت متال با نام کرگدن – جلد Zos kia Cultus
.



گروه موسيقي دت متال با نام قتل دالياي سياه – جلد آلبوم مناسك
.

مريلن منسون – جلد آلبوم «سوپر استار ضد مسيح»
.
در روند اصلي فرهنگ سازی (“بصورت سازمان يافته”) اشارات بسيار مبهم و مخفی تر هستند. اشارات براي مخاطبان جوان وجود دارند . اما بسياري آنها را نميفهمند و تشخيص نميدهند . اينها چند نمونهاند:



صحنهاي از يك بازي آنلاين معروف به نام "Ragnarok"
.

جلد آلبوم « بافومت» اثر كيچی.
.

بافومت در پوستر " نمایشگاه و جشنواره بازی های رایانه ای تهران " .
.



تطابق جز به جز این بز با بافومت!
.
بسياري ديگر از اين ارجاعات پنهاني را فقط كساني كه «چشم تيزبين» دارند ميبينند.
.

نتيجه



بافومت خلق مركب نمادگرايی ادراک کیمیا از طريق اتحاد نيروهاي مخالف است. جويندگان علوم سری معتقدند با دستيابی به نيروي زندگي می توان جادو و آگاهی حقيقی معنوی را توليد نمود. تصوير بافومت، اثر اليفاس لوی در برگيرنده چندين نماد بود كه به كوندالينی (Kundalini) – قدرت مارپيچ – اشاره می كند ، قدرتی كه در نهايت به فعال نمودن غده صنوبری كه به «چشم سوم» نيز معروف است، منجر ميشود. بنابراين از ديدگاه علوم سرّی، بافومت نماد اين فرآيند مخفی است.
با اين وجود، در طول زمان اين نماد بر چيزي بسيار بيشتر از مفهوم مخفی صرف خود دلالت داشته است. بافومت به واسطه مجادلات بسيار و با توجه به نوع ديدگاه به نماد خير و شر در علوم سرّی مبدل شده است.
در واقع هدف نهائی نماد «بز قرباني» نماد جادوگری ، جادوي سياه و شيطان پرستي است. شايد حقيقت هیولا مانند و بيتناسب بودن اين نماد به نزديک ساختن آن به مرتبه اي از بدي و رسوائی که از هيچ صدمه اي به اديان سازمان يافته فروگذار نباشد٬ کمک کرده و در عين حال مخالفان اين اديان را بسوی خود جذب کند.
پس از قرنها مخفی کاری٬ نيرنگ٬ شعار و تبليغات و اطلاعات نادرست در دو سوي اين طيف آيا ميتوانيم بدرستي سوال اصلي را كه اين مقاله مطرح ميكند پاسخ دهيم : « بافومت كيست؟» آيا نماد شيطان است يا خود داراي حقيقتي معنوي است؟ نماد خير است يا شر؟ پاسخ در خود اين نماد نهفته است: هر دو!
در افسانة مصری ، توت هرمس قدرت ميانجيگري ميان خير و شر را داشت تا هيچ يك از اين دو بر ديگري غلبه نكن د. بافومت حصول اين تكليف كيهانی را در يك مقياس بسيار كوچكتر در خود داراست. زمانی كه تعادل كامل در سطح شخصی حاصل شود، يك تازه وارد به علوم سرّی ميتواند يك دست را رو به آسمان و ديگري را رو به زمين برگرداند و اين اصل متعارف كيميايی را كه در طول هزاران سال تكرار شده است، اعلام نمايد : «همانقدر که رو به بالا، رو به پايين».
ترجمه : پرنیان پویان
ویرایش : زهرا امید
لینک دانلود فایل PDF مقاله ی "بافومت کیست؟"

 

صبح وصال


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

جمعه 29 دی 1391برچسب:, :: 21:37 :: نويسنده : زاهدی

درباره وبلاگ


سلام سلام خیلی خوش اومدین امیدوارم حداقل یه مطلب به دردتون بخوره بیشتر سعی ام تو وبلاگ برای مسایل فرهنگی و مهدویت و آخر الزمان هست اما روی برخی مسایل دیگه هم کار میکنم در هر صورت امیدوارم با نظرات خودتون منو از کمبود ها با خبر کنید تا رفع کنم و بهتر در خدمت باشم
آخرین مطالب
نويسندگان


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 192
تعداد نظرات : 10
تعداد آنلاین : 1